کد مطلب:243743 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:209

معنای واحد و احد و معنی «لا تدرکه الابصار»
[2] 2 - كلینی آورده است:

از ابو هاشم جعفری روایت شده كه گفت: از ابو جعفر دوم امام (جواد علیه السلام) سؤال كردم: معنی واحد چیست؟ در جواب فرمود: هم آوایی همه زبانها بر یگانگی او، چنانكه خدای متعال فرمود:



[ صفحه 10]



«و اگر از آنها (مشركان) بپرسی چه كسی آنان را آفریده، قطعا می گویند: خدا.. [1] [3] 3- صدوق روایت كرده است:

ابو هاشم جعفری گفت: از امام جواد علیه السلام پرسیدم معنای واحد چیست؟

فرمود: اجتماع تمام زبانها بر یگانگی او. [2] .

[4] 4 - طبرسی گفته است:

ابو هاشم داوود بن قاسم جعفری گفت: به ابو جعفر دوم (امام جواد علیه السلام) عرض كردم: احد در آیه شریفه «قل هو الله احد» چه معنا دارد؟ حضرت فرمود: هم آوایی همگان بر یگانگی او؛ آیا نشنیده ای كه می فرماید: «و هر گاه از آنان بپرسی چه كسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر كرده است؟ می گویند: الله» [3] با این حال بعد از او می گویند: او شریك و مونس دارد! عرض كردم گفته خدای متعال كه: «چشمها او را نمی بیند» به چه معنی است؟

فرمود: ای ابو هاشم! «تخیل دلها» دقیق تر از «دیدن چشمها» است، لذا تو گاهی «سند» و «هند» و شهرهایی را كه نرفته و ندیده ای، تخیل می كنی. خدای متعال با تخیل دلها قابل درك و شناسایی نیست، چگونه چشمها او را درك خواهند كرد؟ [4] .

علامه مجلسی گفته است: در این روایات چند احتمال وجود دارد:

اول - این است كه امام علیه السلام معنی واحد (وحدانیة خداوند) را به آنچه میان مردم مشهور است، حواله داده و لذا از معنی آن صرف نظر كرده (و به استدلال بر وحدانیة خداوند پرداخته) و به اذعان ذاتی و جبلی همه ی خرد ها به یگانگی ذات حق، استدلال فرموده است.

دوم - این است كه مقصود از واحد (وحدانیة خداوند)، همان معنایی است كه هر خردمندی، صرف نظر از انگیزه های نفسانی، بدان اقرار و اعتراف دارد.

سوم - اینكه لفظ واحد، در شرع برای این معنا وضع شده است و اجتماع و هم آوایی زبانها، در معنی آن أخذ شده است.

اما آیه شریفه، به نظر می رسد كه در مقام اقامه ی دلیل بر مشركان قریش است كه خدای



[ صفحه 11]



متعال را، آفریننده همه ی موجودات می دانستند و با این حال، بتها را پرستش می كردند و می گفتند: اینها شفیعان ما در پیشگاه خدایند!

و نیز احتمال دارد، منظور آیه این باشد كه غریزه ی موجودات، بر پذیرش یگانگی خدای متعال سرشته شده است؛ بنابراین، هر گاه به وجدان خود رجوع نمایند و بد اندیشی و تعصب را كنار بگذارند، خواهند دید كه دل و جانشان، بدان معترف است و گواه بر این مدعا، آن است كه هر گاه دچار ترس یا خطر می شوند و به استیصال و اضطراب می رسند، جز به خدای متعال پناه نمی برند؛ چنانكه خدای متعال خود در جای جای قرآن مجید، بدان توجه داده است؛ با این حال، قول نخست (در مورد آیه)، درست تر به نظر می رسد.

البته توحید سه معنی دارد:

1 - توحید واجب الوجود (یگانه ای كه وجودش، اجتناب ناپذیر است.)

2 - توحید آفریننده ی جهان و اداره كننده (گرداننده ی) نظام آفرینش.

3 - توحید معبود كه تنها او، سزاوار پرستش است. و مشركان قریش، مخالف معنی سوم و توحید عبادی بودند. [5] .


[1] زخرف: 43 \ 87.

[2] توحيد: 82.

[3] عنكبوت: 29 \ 61.

[4] احتجاج 2: 465 ح 319.

[5] بحار الانوار209:3.